گنج نامه مقصود
گنج نامه مقصود

گنج نامه مقصود

ﻣﺎﻩ ﺧﺪا

ﭼﻪ ﻗﺪﺭ ﻣﺎﻩ ﺧﺪا ﺯﻭﺩ ﺭﺳﻴﺪ.ﺩﻟﻢ ﺑﺮاﻱ ﺳﺤﺮﻱ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ,ﺁﺳﻤﻮﻥ ﺁﺑﻲ و ﭘﺮ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺳﺤﺮ,ﻧﺎﺯ ﻛﺮﺩﻥ ﻣﻦ ﺑﺮاﻱ ﺳﺤﺮﻱ ﺧﻮﺭﺩﻥ,اﻣﺎ ﺗﻮ ﺧﻮاﺑﮕﺎﻩ اﺯﻳﻦ ﺧﺒﺮا ﻧﻴﺴﺖ,ﻓﻘﻄ ﻣﻴﺮﺳﻢ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﻳﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﺑﺨﻮﺭﻡ,ﺩﻟﻢ ﺣﺴﺎﺑﻲ ﺗﻮ اﻳﻦ ﻣﺎﻩ  ﺑﺮاﻱ ﺧﻮﻧﻪ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ,اﻟﺒﺘﻪ ﺧﻮاﺑﮕﺎﻫﻢ ﺷﻴﺮﻳﻨﻲ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺩاﺭﻩ ﻭﻟﻲ ﺧﻭﻧﻪ ﻳﻪ ﭼﻴﺰ ﺩﻳﮕﺴﺖ.

اﻣﻴﺪﻭاﺭﻡ ﺗﻮ اﻳﻦ ﻣﺎﻩ ﻣﻬﻤﻮﻧﺎﻱ ﺧﻮﺑﻲ ﺑﺎﺷﻴﻢ

ﺧﺪاﻳﺎ ﺑﺎﺑﺖ ﻫﻣﻪ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎﺕ ﺷﻜﺮ,ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ اﻳﻦ ﻛﻪ ﻣﻴﺘﻮﻧﻢ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﮕﻴﺮﻡ و ﻟﺬﺕ ﺗﺤﻤﻞ ﺗﺸﻨﮕﻲ و ﮔﺮﺳﻨﮕﻲ ﺑﺮاﻱ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﺒﺮﻡ ﺷﻜﺮﺕ,ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻫﻤﻪ ﻣﻬﺮﺑﻮﻧﻴﺎﺕ ﺷﻜﺮ,ﻣﻤﻨﻮﻥ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﻮﻧﻲ ﺧﻮﺩﺕ ﺩﻋﻮﺕ ﻛﺮﺩﻱ :)

خوش شانس در حد آقوی همساده

امروز بعد از چند روز برنامه ریزی برای بیرون رفتن جمعه بچه ها زدند زیرش و مثل اغلب اوقات حال نداشتند...به دوستم گفتم بیاین سه تایی خودمون بریم گفت بی خیال حالا که دیگه برنامه کنسل شده حسش نیست..به دوست دیگم گفتم میای بریم بیرون گفت اگه کارام تموم شد ...اونم اون قدر پروژش طول کشید که گفت تا شب در گیرم...و نهایتا قرار شد من و هم اتاقیم بریم خرید ...نیم  ساعت بعدداداش  هم اتاقیم   که تازه برگشته زنگ زد و گفت من دارم با دوستام میرم بیرون تو هم باید بیای و اون هم روانه سینما شد و موندم من و خودم ....فکر نکنم خوش شانس تر از من هم باشه ...

ﺭﻭﺯﻧﻮﺷﺖ

اﻣﺮﻭﺯ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﭘﺮﻭﮊﻩ ﺩﺭﺱ ﻛﺎﺭﺷﻨﺎﺳﻴﻢ ﺭﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺤﻮﻳﻞ ﺑﺪﻡ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻓﻜﺮ ﻣﻲ ﻛﺮﺩﻡ اﻳﻦ ﺟﻮﺭ ﻣﻮﻗﻌﻲ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺎﺷﻢ اﻣﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺣﺴﻲ ﻛﻪ الان ﺩاﺭﻡ اﻳﻨﻪ ﻛﻪ خسته ام .ﺧﻴﻠﻲ ﺧﺴﺘﻪ ..

یا حبیب من لاحبیب له

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

شهر پر هیاهو

دلم عجیب گرفته است...

در این شهر پرهیاهو خسته می شوی ، گاهی حق و باطل چنان به هم می آمیزد که دیگر نمی توانی تشخیص بدهی ، نمی دانی چه کسی حقیقت را گفت ، چه کسی به تو فکر می کند نه به پیروزی خودش، خسته ام ، از همه آدم های زمین ...


و شعری از سهراب که نمی دونم به بالا ربط داره یا نه :


من به آمار زمین مشکوکم 

اگر این سطح پر از آدم هاست

پس چرا این همه دل ها تنهاست ؟

بیخودی میگویند هیچ کس تنها نیست ، چه کسی تنها نیست ؟

همه از هم دورند ... 

همه در جمع ولی تنهایند ... 

من که در تردیدم ، تو چطور ؟


پی نوشت : آدم شب آخرین امتحان دوره کارشناسیش  هنگ می کنه دیگه ! از متن بالا هم معلومه ! جمله ها هیچ ربطی به هم ندارند :دی