گنج نامه مقصود
گنج نامه مقصود

گنج نامه مقصود

خوش شانس در حد آقوی همساده

امروز بعد از چند روز برنامه ریزی برای بیرون رفتن جمعه بچه ها زدند زیرش و مثل اغلب اوقات حال نداشتند...به دوستم گفتم بیاین سه تایی خودمون بریم گفت بی خیال حالا که دیگه برنامه کنسل شده حسش نیست..به دوست دیگم گفتم میای بریم بیرون گفت اگه کارام تموم شد ...اونم اون قدر پروژش طول کشید که گفت تا شب در گیرم...و نهایتا قرار شد من و هم اتاقیم بریم خرید ...نیم  ساعت بعدداداش  هم اتاقیم   که تازه برگشته زنگ زد و گفت من دارم با دوستام میرم بیرون تو هم باید بیای و اون هم روانه سینما شد و موندم من و خودم ....فکر نکنم خوش شانس تر از من هم باشه ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد