امشب استادمون توصیه کردن مجهز بشیم به واکسن مهربانی ، شاید یه پاکت آرزو دردی از جامعه دوا نکنه اما همین یاد آوری به من و و تویه ، واکسن روحت ، برای این که دایم یادت بیفته باید مهربون باشی ، قساوت قلبت رو نگیره
و واقعا هم راست میگن ...
من قبل از این ماه خیلی ناشکر شده بودم ، یادم رفته بود ، دایم از کارهای زیادم آه و ناله میکردم
اما تو ماه رمضون با دیدن آدما تو ماه عسل و... یادم افتاد خدای مهربونم چه نعمتایی رو به من داده که من خیلی وقت بود فراموشش کردم ، یادم افتاد دایم نق نزنم، غز نزنم ، امید ، توکل به خدای مهربون و مهربونی کردن به بنده هاش رو فراموش نکنم ، خداجونم قربونت برم ...
پ.ن 1. یعنی میشه عیدیم کربلا اربعین باشه
خدایا میدونم خوب نبودم اما این یکی رو امضا کن به حق عباس
عید همگی مبارک
یا علی
پ.ن2. شعر نوشت
همیشه وقت خداحافظی دلم تنگ است
و پای بندگی ما هنوز هم لنگ است
*
دعای از سر عادت و گریه از سر ترس
اثر نداشت به قلبی که سخت ، چون سنگ است
*
تمام عمر به قلبم رجوع کردم و باز
میان منطق و احساس ، عقل و دل ، جنگ است
*
گذشت ماه خدا و هنوز هم باقیست
وجود من که برای تو مایه ی ننگ است
*
تمام آرزویم بود ... ، با شما بودن
ولی میان من و تو هزار فرسنگ است
****
کلافه هستم از این عیدهای بی موعود
و تا نیامدنت آسمان همین رنگ است...
محمد صادق ابراهیمی
میشه تنهایی بازی کرد
میشه تنهایی خندید
میشه تنهایی سفر کرد
ولی خدایی خیلی سخته تنهایی
تنهایی را تحمل کرد …!