خداجونم امشب که با هم اتاقیم حرف میزدم فهمیدم که چقدر خانواده مهربون و ارزنده ای دارم که نمونش کمتر جایی پیدا میشه، خانواده ای مهربون که همه پشت هم هستند و هوای هم رو دارند . و البته این وسط نقش بزرگتر خانواده یعنی داییم رو از همه مهم تر میدونم که همیشه همه رو دور هم جمع می کنه ، همیشه از جیبش میذاره تا با جمع کردن همه دور هم ، محبت و همدلی رو بیشتر کنه و البته این جا مهربونی زندایی عزیزم هم بی تاثیر نیست، چرا که اگه خودش مهربون نبود، اگر دائم مثل خیلی از خانوما به داییم غر می زد و خلاصه اونم با داییم همدل و یکرنگ نبود ، باز هم هیچ وقت این خانواده دور هم جمع نمی شدند.
خدایا این خانواده یکی از بهترین نعمت هایی هست که دارم ، شکرت
این یه نعمت بزرگه دختر جون برو حال کن واسه خودت دیگه چی بهتر از این.