چند شب است باران می بارد
دایم صدای رعد و برق می آید
ابرها هم انگار با هم در ستیزند ، به هم می خورند و می غرند !
مریم کوچک زیر این سقف آسمان خسته شده
کاش صاعقه ای هم این کلاف سر در گم زندگیم را نجات می داد ... یک رعد و برق ...یک به خود آمدن آنی ...و شاید بیداری